بچه های سایبری

داد و دود

بچه های سایبری

داد و دود

خرمشهر ... خدا ... آزادی ...

   

 

 

بسم الله الفاتح ...

 

 

للحق طرح نوشت : خرمشهر ... خدا ... آزادی ... وقتی که داشتی سر بر بالین تفنگ ها و خمپاره ها می گذاشتی ... ما میهمان عالم الست بودیم ... راستی ، یادم هست ... قول دادیم ... به همان خدا ... که تا بودیم و هستیم ، غبار راه شما را از تن نزداییم ...  

امروز ، سختی جنگ شما را به نرمی ،می خواهند ، از یاد ما ببرند ... اما نمی دانند که ما دل به فرمان جلودار سپاه داریم و هرچه لا لایی بخوانند ، ما به خواب نخواهیم رفت ... تا کور شود ، هر آنکه نتوان دید ... 

 

 

 

 

کمی مربوط به طرح : هر چه نور بیشتر باشد ، سایه عمیق تر است .  

  

یا حق...

کبوتر صحن اسماعیل طلا...



بسم رب الرضا ...



للحق طرح نوشت : ای کاش کلاغ هم میدانست ، کبوتر حرم بودن و گرد حریم بودن ، عجب صفایی دارد ... برای آنان که خواستند ، نور خدا را با فوت هایشان خاموش کنند ... بدانند که در خیال باطل خود عمر به درک خواهند برد ...




کمی بی ربط : لذتی که در فراق هست در وصال نیست ... چون در فراق شوق وصال ، و در وصال بیم فراق ...




امام علی النقی ...



بسم رب النقی...



پیشنوشت : دلم برای خودم میسوزد ... این بار خودم را محکوم می کنم ... اینقدر سر در روزمرگی های خود کرده ام که  از نور ثاقب و از عَلَم هدایت بی بهره ماندم ...

امام علی النقی ...


الزَّکِىَّ الرّاشِدَ ، اَلنُّورَ الثّاقِبَ، وَلِىَّ الصّالِحینَ،  عَلَمَ الْهُدى ، حَلیفَ التُّقى ، عَمُودَالدّینِ ، الاْمینُ الْوَفِىُّ ، الْعَلَمُ الرَّضِىُّ ، الزّاهِدُ التَّقِىُّ ، الطَّریقُ الْواضِحُ ، النَّجْمُ اللاّئِحُ ،  اَمینُهُ فى بِلادِهِ ، شاهِدُهُ عَلى عِبادِهِ ، کَلِمَةُ التَّقْوى ، بابُ الْهُدى، الْعُرْوَةُ الْوُثْقى ، الْحُجَّةُ عَلى مَنْ فَوْقَ الاْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى ، الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ ،اَلْمُبَرَّءُ مِنَ الْعُیُوبِ ، الْمُخْتَصُّ بِکَرامَةِ اللهِ ، الْمَحْبُوُّ بِحُجَّةِ اللهِ ، الْمَوْهُوبُ لَهُ کَلِمَةُ اللهِ ، وَالرُّکْنُ الَّذى یَلْجَأُ اِلَیْهِ الْعِبادُ، تُحْیى بِهِ الْبِلادُ ...

و و و و و و... هنوز امام خود را نشناختیم ...



طرح نوشت : این طرح را تقدیم می کنم به محضر خود امام ...



دلم نوشت : ما بی لیاقتان را حلال کن ...


یاعلی مدد...




صدایی در کوچه پس کوچه های انگلیس ...




بسم الله القهار ...



پیشنوشت : خواستم بگویم که حواسمان باشد ... کسی که داریم او را بزرگ جلوه می دهیم ، ارزش فک زدن هم ندارد ، تا چه رسد به طرح زدن ... بیاییم اماممان را دریابیم ...

بخدا این چند وقت حالم خیلی خراب بود ... تا اینکه خبر دار شدیم ، که یک کلاغ بد ترکیب ، حرفهایی گنده تر از حد دهانش زده ... که بعد هم از سر ترس در یک سوراخ موش قایم شده ... بگذارید بیش از حرف نزنم ... باید برای عزاداری اماممان آماده شویم ... حیف است که انرژی خود را الکی بسوزانیم ...


طرح نوشت : برای یک لقمه نان حرام ، حاضر میشوند ، سر تعظیم ، جلو هر کس و ناکس خم کنند ... قصد توهین به گروه صنفی خاصی را نداشتم ... فقط خواستم با این طرح ، به این شخص بگویم : ازکجا فهمیدی که صدایت قشنگ است ؟؟؟؟ ... آخر قورباغه هم از صدای خودش خوشش می آورد ... فقط بدان ، صدایت ، برای داد زدن توی بوق ماشین هندونه ای هم انکره ... چه رسد به اینکه بخواهی قصد آواز کنی ... بدان که در نظر ما ، تو را حساب چیز!!! هم نمی کنیم ...





دل نوشت : از امامم احساس شرم می کنم ... کسی امام ما را غریب نمی کند ... این ما هستیم که با امام غریبی می کنیم ...

آقا جان ... حلالم کن ...


یاعلی مدد  ...

طرح لایه باز پوستر و بنر یادواره شهدا




بسم رب الشهید...




پیشنوشت : تاریخ دوباره به پیشوازمان می آید ...

اینبار دلمان نوشت : روز ها برایت در شبستان دلمان ، شمع روشن می کنیم ... تا حرارت عشقت در وجودمان سرد نشود ...
همیشه برای اینکه یادی از تو کنیم ، دنبال بهانه میگردیم ، روز ، سال ، چهل ، هفت ... همیشه برای اینکه برایت شمع روشن کنیم ، صبر می کنیم تا تاریخ به پیشواز ما بیاید ... اما ای کاش می دانستیم ... که باید ما به پیشواز تاریخ برویم...

طرح نوشت :
به پاس فرا رسیدن 3 خرداد ، سالروز رقم خوردن حماسه سازان شیر مرد ، یکی از بچه های سایبری ، طرحی رو نگاشته اند ...
... می تونید ، با دانلود کردن ، فایل لایه باز ، این طرح ، رو برای اطلاع رسانی مراسم های یادواره شهدا ، در قالب پوستر و بنر استفاده کنید ...  برای دانلود فایل لایه باز ، به ادامه مطلب بروید ...





ادامه مطلب ...

چشمانی به وسعت آسمان ...



بسم رب القهار




پیشنوشت : حرفی برای گفتن نداشتم ...فقط خواستم بگم  دلم واسش یه ذره شده ... ما رو خاطر خوای خودش کرده و فقط زل زده به چشمام ... یکی نیست بگه ، آخه حاجی ... قربونت برم ، این چه کاریه؟؟؟!!! ، عالمی رو مست خودت کردی ... نمی گی ما از دوریت دق می کنیم ... اینم نتیجش : بعضی ها تو رو عموی خودشون می دونن ... بعضی ها هم که تو رو بابای خودشون ... بخدا قسم ، وقتی به چشمات نگاه می کنم ، دیوانه میشم ... آخه حاجی این رسمش نیست ... یا تو بیا پیش ما ، یا که ما بیایم پیشت ... از نظر من گزینه دوم بهتره ... از خدا بخواه که بشه ... یادت نره ها ... یاعلی ...



طرح نوشت : به یاد قاب چشمای حاجیمون ، که بزرگیش به وسعت آسمون بود ... خدا هم اونو واسه خودش ورداشت ... ای کاش خدا ما رو هم خریدار بشه ...



پانوشت طرح : نذر حاجیمون ... امیدوارم حاجی ، این طرح رو ازم قبول کنه ...

التماس دعا...

یاعلی مدد...


...............................................................................................


کمی بی ربط :


هر جای دنیایی ، دلم اونجاست ........ من کعبه'مو دور به تو میسازم

من پشت کردم به همه دنیا ............... تا رو به تو سجاده بندازم

هر روز حسم تازه تر میشه ............ غرق تو میشم ،بلکه دریا شم

بیزارم از اینکه تمام عمر ....... از روی عادت عاشقت باشم

گاهی پرستیدن عبادت نیست    ...... با اینکه سر رو مهر میزاری

گاهی برای دیدن عشقت ..........        باید سر از رو مهر ور داری 

یک عمر هر دردی به من دادی .........حس  می کنم ، عین نیازم بود

جایی که افتادم به پای تو ............ زیبا ترین جای نمازم بود


یا رفیق من لا رفیق له

یا حبیب من لا حبیب له

من لی غیرک...


أُفوض امری الی الله ، ان الله بصیر باالعباد ....


.......................................................................................................