بچه های سایبری

داد و دود

بچه های سایبری

داد و دود

عروسک خیمه شب بازی ...

 بسم الله الظّافر

پیشنوشت طرح : پدر که احساس خستگی داشت و رفت ، یادت هست ، وقتی بچه بودی ، با چه فضاحتی پدرت را بیرون کردیم ... حال نمی دانم ، تو دیگر اجیر چه کسانی شده ای ... حیفم آمد که این پست را برای بدبختی همچو تو بگذارم...  لذا در ادامه مطلب به صورت بسیط در رابطه با مکر های اربابان تو و متأسفانه هم عقیده های آنها ، آورده ام ... چه مسخره ، "انتخابات آزاد" ، پیشنهاد میکنم حتماً بخوانید ... این بار معلوم نیست متوسل به کدام خانه شده اید  ، نکند خانه همان دماغ سوخته های همیشگی ، همان ها که خانه هاشان أوهن از بیت عنکبوت است ... کفایت است ، برای همه تان ، این سخن امام سجاد ، سید السّاجدین (ع) ، که فرمودند : خدا را سپاس که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد... ولی خواص یادشان باشد ، که هرگز نباید ، بر طبل دشمن بزنند ، که مبادا پشتیبان دشمنان اسلام باشند ... فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیرًا لِلْکَافِرِینَ (سوره قصص ، آیه 86) ... اى کسانى که ایمان آورده‏اید! اگر از کسانى که کفر ورزیدند اطاعت کنید، شما را به آئین گذشتگانِ کافرتان بر مى‏گردانند، پس به خسارت و زیانکارى بازخواهید گشت.(سوره آل عمران ، آیه 49)

    

اما طرح نوشت این پست : آب هست ، پس تیمم باطل ... این بار به جای اینکه حقیر تیر سخن از کمان پرتاب کنم ، رهبرم می گوید : امام خامنه ای در دیدار مردم قم با ایشان در خصوص مطرح شدن این کلیدواژه جدید در رسانه ها توسط برخی چهره های سیاسی با تاکید بر اینکه ذهن دشمنان انقلاب بر انتخابات خردادماه ۹۲ متمرکز شده است، فرمودند: همه، حتی کسانی که ممکن است از سردلسوزی درباره انتخابات توصیه های عمومی کنند حواسشان باشد که به این مقصود دشمن کمک نکنند. (ادامه مطلب را از دست ندهید)

ادامه مطلب ...

اینجا ایران است ...

بسم رب الحیدر

للحق : این روز ها ، چقدر دیر می گذرند ... نمی دانستم ، که عقربه های ساعت ، گاهی وقتها بی عدالتی می کنند!!! ... ولی به قول بزرگی که می گفت ، درد فراق شیرین تر از وصال است ... زیرا در فراق شوق وصال و در وصال بیم فراق است ...

شرمنده که دردهایم را در این پستهای وبلاگ خالی می کنم ... اما چه کنم که با این جماعت از من و تو بهتران که نمی شود یک کاسه شد ... یادم نمی آید که روزی به کوری ،خورده باشم ... ولی هر وقت به این جماعت به اصطلاح روشنفکر برخورد کردم ، گفتند مگر کوری؟؟؟ ... دعا میکنم ، هیچ گاه گذارت به این جماعت نیفتد ...

اما بعد : راستی شرمنده که اینها روزها نمی توانم برایت طرحی بزنم ... ای کاش می توانستم تمام ثرمایه ام را خرج دفاع از تو کنم ... چه کنم ؟؟؟ تنها کاری که از دستم بر می آید ، این است،که در سنگر مخروبه ای که با زور کد های html بنا کرده ام ، برایت چند خطی بنوسیم ...

ای کسی که امروز مظلومی و کمتر کسی یادی از تو می کند ... امروز که همه کمر به قتال تو بسته اند ... تویی که نامت شیعه است و تنها گناهت ، پیروی از ولایت است ... تویی که امروز فرزندت را در مقابلت سر می برند ... تویی که در بحرین یا در سوریه یا عربستان یا پاکستان ، خیلی راحت به تو جفا می شود و سازمان حمایت از حقوق بشر ، اینجا خونش خفه است ...  چه بگویم ؟ ...

راستی این روز ها که همه معلوم نیست سرشان به کجا خورده ، شاید شماره چشمشان تغییر کرده ... به جای اینکه به درد های ملت برسند، به فکر آزاد کردن انتخاباتند ، آخر کسی نیست بگوید ، خدا خیرتان بدهد، تا حالا کجا بودید ؟ که تازه سر از تخم برآوردید که می خواهید انتخابات در بند را، آزاد کنید ... مگر رهبرتان نگفت که تا حالا مگر انتخابات آزاد نبوده؟؟؟ ... خدا عاقبت امر همه ما را ختم به خیر کند ...

         

اما پا نوشت این طرح :  (در ادامه مطلب)

برایم جالب بود ، در جایی خواندم ، امام روح الله(ره) ،  در جواب به شخصی که خواسته بود ایشان را نسبت به اینکه ، یاری ندارند ، به باد تمسخر بگیرد ، فرموده بودند : یاران من در گهواره اند ...

ادامه مطلب ...

رهبرم سید علی ...

 بسم رب العلی   

  طرح نوشت :  

چقدر این روز ها مظلومی ای آقای من ... چه کنیم ، که جور بی تدبیری مسئولان را هم باید ، بکشی ... از آن فرد ساده ای که ، در صف خرید مرغ ، به شما توهین می کند تا آن داعیه دارانی که یک روز نان و نمک این نظام را خورده اند و حالا با گستاخی تمام ، جلو  ارزشها و شهدا قد علم کرده اند ... 

-- (ادامه مطلب این پست ، خاطره ای جالب از رهبرم ، که گویای مظلومیت ، این مرد بزرگ ، است... از دست ندهید ... )  

  

 

 

للحق :  

ای کاش به این درجه می رسیدیم ، که نعمتهای خدا ، صرفاً خوراکی و پوشیدنی نیستند ...  

خداوند در سوره مبارکه "ضحی" موهبت هایی که ، به پیامبر اکرم(ص) عطا کرده ، را به ایشان ، یادآوری می کند ... و  خطاب به حضرت می فرماید : تو این نعمتها را نداشتی ، و ما به تو اعطا کردیم ... حال این نعمتها را یاآور باش ... وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ... این یادآوری به این دلیل است که ، ذکر نعمت ، یک معرفت است برای شکرگزاری از نعمت های خداوند ...  

لیکن ، بدان ، من و تو هم در قبال ، نعمتهایی که خداوند در اختیارمان قرار داده است ، باید دائماً آنها را متذکر شویم ... و گر نه ، از کف خواهیم دادشان ... این تعبیر ، از من حقیری ست که  سر تا پا اشکالم ... همیشه این را به یاد داشته باش ... انقلاب نداشتیم که خداوند فتحی عظیم برایمان محقق ساخت  ... عزت نداشتیم ، که به واسطه انقلاب ، ما را الگو و سرآمد ، جهانیان قرار داد ... رهبر و ولی فقیه نداشتیم ، که خداوند ، خمینی و خامنه ای را به ما داد ... حالا حق بندگی این است ... تو هم باید نعمتهایت را متذکر شوی ... وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ... و اگر نه ...  

 -- تقدیم به شهیدان پاکستانی زائر حرم امام رضا(ع) ، که طی یک انفجار ، خودرو بمب گزاری شده ،در مسیر پاکستان  به دیدار معبود شتافتند ... خوشا به سعادتشان --

ادامه مطلب ...

no comment ...

بسم رب الرقیه ... 

   

طرح نوشت : هنوز هستند بی خانمان و آورگانی که حتی پول نان شب را هم ندارند ، چه رسد به جایی که بدان محتاج باشند . و هستند شه زادگانی که پول آزاد کردن بچه شان!!!1000000000تومان می باشد ...وقتی خبر را از خبر گزاری خواندم ،  واحد فلسفه و منطق و واحد شمارش اعداد CPU مغزم ، هنگید و باز restart شد ... ( ادامه مطلب این پست را حتماً ببینید)  

 

للحق : هوا مه گرفته است ، تراکمی برابر با = حرکت مورچه ای ، بر روی سنگی سیاه ، در شب تاریک ...

طبق آخرین آمار ، هواشناسی شهرمان ، آلودگی هوای سیاسی شهرمان رو به رشد و سیر صعودی به خود گرفته ...

ادامه مطلب ...

و حسین ...

بسم رب الحسین ...  

  طرح نوشت : 

سوختم وقتی خواندم مقتل را ، وقتی صدای ناله زنی ، از درون جملات کتاب ، بند بند تنم را سوزاند ...

ای زینت دوش نبی ، روی زمین جای تو نیست ، این خار و خاشاک زمین ، منزل و مأوای تو نیست ... 

 

للحــق :

 کاروان بالأخره رسید ...
کسی نمی دانست که اینجا همان وعده گه یار است ...
لیکن باید بار بیفکنند ...

اینجا منطقه ای ست که دیگر قانون جاذبه عنان از کف داده است ... اینجا عدد g (نماد گرانش) زمین بر حسب ارادت محبان محاسبه می شود ...  

اینجا کربلاست ... منطقه عروج ستارگانی که چند روزی تا پروازشان تا معراج نمانده ...

ادامه مطلب ...

یا حضرت دلبر ...




به نام خدای دلهای شکسته ...




للحق طرح نوشت : ای ارباب جان ، بنده هایی هستیم که فقط تو را زمان تورم و گرانی یاد کردیم ، و آقایمان را فقط در گرفتاری ها متستغیث بودیم ... این دعاها هم معلوم نیست آیا از دل است یا که از سر خیرخواهی برای دنیایمان ... آقا جان می ترسم از روزی که نامه فدایت شوم را با فونت کوفی تایپ کنم ، و بشوم مسبب تکرار تاریخ ... آقا جان ، تو دعا کن ، ایمانم ، به تو اینقدر شود ، که وقتی می گویی : انا المهدی ، من هم لبیک گویان سرم را ارزانی ات کنم ... راستی دلبر من ، تولدت مبارک ، انشالله پا برسد تا ظهورت ، حیاتی داشته باشم ، تا دیدار روی تو اربابم ،را به دیدگانم هدیه کنم ، تا حداقل حق این چشم ها هم اداء شود ... آقا جان می دانم صدایم را می شنوی ، و جواب سلامم را می دهی ... چه کنم ، گوشهایم مذنب است ، که طنین خوش صدایت را حس نمی کند ... مرا ببخش ... آقا جان ، لحظه حرف زدن با تو ، دیوانه می شوم ... انگار قلبم از سینه بیرون می خواهد بیاید ... قانون جاذبه هم در مقابل وجود تو کم می آورد و احساس عجز می کند ... نمی دانم حق روز تولدت را چگونه اداء کنم ... آقا جان می دانم ، تحفه ای ندارم که نثارت کنم ... حداقل اجازه بده ، در راهت ، خودم را تکه تکه کنم ... نمی دانم چه دارم می گویم ... مثل یک آدم مست لا یعقل ، حرفهایم را زدم ...

آقا جان ، این بی قابل طرح را هم ضمیمه دارایی هایم برای تو می کنم ... امیدوارم از من قبول بفرمایی ...

از طرف یک بدبخت فلک زده بینوای بیچاره ، که دستش از همه جا کوتاه است و دل به کرم شما و خاندانتان خوش کرده ...




کمی بی ربط : 

آقا جان ، می خواهم برسم ، به خدایت ، به شما ، از همه جا دل ببریدم ، که فقط دردم و درمان تو دوایی ، ای گل زهرا ، نیم نگاهی ... که اگر ، حاجت بنده ، تو برآورده، کردی و این دل ز عطایت ، مست نمایی ، دگر این جان به نثارت بنماییم ...

یاعلی ....

التماس دعا ...